شاعر: جمیله سادات کراماتی

 

 

 

 

هفتاد و دو پرنده تنها، هفتاد و دوپرنده‌ی پرپر
هفتاد و دو شقایق زخمی، هفتاد و دو شقایق بی سر

صحرا سکوت، همهمه و غم، صحرا و گریه‌های دمادم
درخیمه‌‎های آتش و اندوه، بانوی صبر، صبر مجسم

از دور بوی سیب می‌آید بوی خوش حبیب می‌آید
سقای دشت‌های غریبی، افتاده و غریب می‌آید

ای ابرهای معجزه امزور، برکربلای خسته، بپارید
برلاله‌های قرمز پرپر بر غنجه‌های بسته بپارید

زیباترین حماسه تاریخ، در دست‌های خسته‌‎ی عباس
درمشک تیرخورده سقا، پیچیده باز بوی خوش یاس